عاشقی خیلی سخته

عاشق های دل شکسته

عاشقی خیلی سخته

عاشق های دل شکسته

عاشقی خیلی سخته

به وبلاگ من خوش آمدید .

طبقه بندی موضوعی
پیوندها

۸ مطلب در آذر ۱۳۹۳ ثبت شده است

 
فونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا ساز        
فونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا ساز

هفت شهر عشق.....

شـهـــر   اول : نگاه و دلربایی

شــهــر  دوم : دیدار و آشنایی

شهر ســـوم : روزهای شیرین و طلایی

شهر چهـارم : بهانه،فکر،جدایی

شهر پنجـــم : بی وفایی

شهر ششم : دوری و بی اعتنایی

شهر هفــتم : اشک،آه،تنهایی

Ali shiri

پسر نگاهی به دختر کرد و گفت:

حالا که کنار ساحل نشسته ایم بیا یه آرزوی قشنگ بکنیم.

دختر با بی میلی قبول کرد.

پسر چشماشو بست و گفت: کاشکی تا آخر دنیا عاشق هم بمونیم....

بعد به دختر گفت حالا تو آرزوتو بکن.

دختر چشماشو بست و خیلی بی تفاوت گفت: کاشکی همین الان دنیا تموم بشه.

وقتی دختر چشماشو باز کرد پسرو ندید و فقط چندتا حباب روی آب دید.......

Ali shiri

پسر نگاهی به دختر کرد و گفت:

حالا که کنار ساحل نشسته ایم بیا یه آرزوی قشنگ بکنیم.

دختر با بی میلی قبول کرد.

پسر چشماشو بست و گفت: کاشکی تا آخر دنیا عاشق هم بمونیم....

بعد به دختر گفت حالا تو آرزوتو بکن.

دختر چشماشو بست و خیلی بی تفاوت گفت: کاشکی همین الان دنیا تموم بشه.

وقتی دختر چشماشو باز کرد پسرو ندید و فقط چندتا حباب روی آب دید.......

Ali shiri

یه روز بهم گفت: میخوام باهات دوست باشم؛ آخه میدونی؟ من اینجا خیلی تنهام بهش لبخند زدم و گفتم : آره میدونم . فکر خوبیه . من هم خیلی تنهام

یه روز دیگه بهم گفت: میخوام تا ابد باهات بمونم؛ آخه میدونی؟ من اینجا خیلی تنهام بهش لبخند زدم و گفتم: آره میدونم. فکر خوبیه. من هم خیلی تنهام

 یه روز دیگه گفت: میخوام برم یه جای دور، جایی که هیچ مزاحمی نباشه. بعد که همه چیز روبراه شد تو هم بیا. آخه میدونی؟ من اینجا خیلی تنهام بهش لبخند زدم و گفتم: آره میدونم. فکر خوبیه. من هم خیلی تنهام

یه روز تو نامه اش نوشت: من اینجا یه دوست پیدا کردم. آخه میدونی؟ من اینجا خیلی تنهام براش یه لبخند کشیدم و زیرش نوشتم: آره میدونم. فکر خوبیه. من هم خیلی تنهام

یه روز یه نامه نوشت و توش نوشت: من قراره اینجا با این دوستم تا ابد زندگی کنم . آخه میدونی؟ من اینجا خیلی تنهام براش یه لبخند کشیدم و زیرش نوشتم : آره میدونم . فکر خوبیه. من هم خیلی تنهام حالا دیگه اون تنها نیست و من از این بابت خیلی خوشحالم و چیزی که بیشتر خوشحالم می کنه !

 « اینه که نمی دونه من هنوز خیلی تنهام » !!!

Ali shiri

یادته یه روزی بهم گفتی:هر وقت خواستی گریه کنی برو زیرِ بارون که نکنه نامردی

اشک هاتو ببینه و بهت بخنده گفتم: اگه بارون نیومد چی؟؟؟

گفتی: اگه چشم های قشنگ تو بباره آسمون گریه ش میگیره

گفتم: یه خواهش دارم؛ وقتی آسمونِ چشام خواست بباره تنهام نزار

گفتی: باشه…

حالا امروز من دارم گریه میکنم اما آسمون نمی باره

و تو هم اون دور دورا ایستادی و داری بهم می خندی!!!

Ali shiri

در تمام روزهای عاشقی که گذشت ،

حتی یک لحظه از آن روزها نیز از یادم نرفت

با اینکه قلبم بارها شکست

اما دلم باز هم به پای تو نشست

به هیچکسی دل نبست ...

با خودش عهد بست ، که این عشق اول و آخر است ،

همین و بس!

روزهای شیرین زندگی ام با تو

آرامش ، این تنها چیزیست که خواسته ام از تو

صداقت ، این تنها کلامیست که انتظار دارم از تو

حرف از وفاداری نمیزنم ، در عشق بی وفایی معنا ندارد

تو همیشه وفادار بمان

و ببین که قلبم جز به عشق تو نفس کشیدن دیگر کاری ندارد

نه عزیزم دیگر هیچ راهی ندارد

اینکه قلبم عاشق تو است و دیگر هیچ سرپناهی جز تو ندارد

اگر روزی بی تو باشم ، میخواهم که دنیا نباشد

اگر قرار باشد زنده باشم ، نمیخواهم هیچکسی جز تو در قلبم باشد

تو چه کردی با دل من

این نیست حال و هوای گذشته های دور من

اینک حس میکنم تویی زندگی من

گرتو نباشی نیست نفسی برای زنده ماندن من

یک جمله باقی مانده که ناتمام نماند شعر من

خیلی دوستت دارم عشق من

Ali shiri

برای تو نوشتم...خودخودت

یه آدمایی هستن که همیشه با حوصله جواب اس ام اساتو میدن…

هروقت ازشون بپرسی چطوری؟ میگن خوبم..

وقتی میبینن یه گنجشک داره رو زمین دنبال غذا میگرده,

راهشون رو کج میکنن از یه طرف دیگه میرن که اون نپره…

همینایی که تو سرما اگه یخ ام بزنن, دستتو ول نمیکنن بزارن تو جیبشون…

اونایی که تو تلفن یهویی ساکت میشن

اینایی که همیشه میخندن

اینایی که تو چله زمستون پیشنهاد بستنی خوردن میدن

همونایین که براتون حاضرن هرکاری بکنن

اینا فرشتن …

تو رو خدا اگه باهاشون میرید تو رابطه, اذیتشون نکنین …

تنهاشون نزارین ؛ داغون میشن

Ali shiri

1

از یک عاشق دلشکسته پرسیدم

 

بزرگ ترین اشتباه؟


گفت عاشق شدن

 

گفتم بزرگ ترین شکست؟

 

گفت شکست عشق

 

گفتم بزرگترین درد؟

 

گفت از چشم معشوق افتادن

 

گفتم بزرگترین غصه؟

 

گفت یک روز چشم های معشوق رو ندیدن

 

گفتم بزرگترین ماتم؟


گفت در عزای معشوق نشستن

 

گفتم قشنگ ترین عشق؟


گفت شیرین و فرهاد

 

گفتم زیبا ترین لحظه؟

 

گفت در کنار معشوق بودن

 

گفتم بزرگترین رویا؟

 

گفت به معشوق رسیدن

 

پرسیدم بزرگترین ارزوت؟


اشک تو چشماش حلقه زدو با نگاهی سرد گفت:

 

 

 )) مرگ))

Ali shiri